نوشته شده توسط : من و تو

عشق یعنی ...

عشق یعنی از خود بی خود شدن ...

به بلور احساس تلنگر زدن

آتش از درون زبانه کشیدن 

خزان را بهار دیدن

در پس غرور ظاهری قلب را به پاکی آفتاب آراستن

زیبایی ها و لطافت ها را با احساس در واژه گنجاندن

عشق یعنی گوهر را در صدف تنهایی نهان کردن

عشق یعنی آغازی شیرین و آتش جاودان با هر چه بوی تعلق دارد

عشق یعنی سوختن و ذوب شدن در بوته ی عشق

عشق یعنی لرزش همه ی وجود در برابر معشوق

یعنی زیبا دیدن زیبا شنیدن زیبا گفتن

یعنی در حریر نرم و لطیف راه رفتن

خواب های مینایی دیدن

عشق یعنی در آبی آسمان غرق شدن و آبی شدن

عشق یعنی تازگی ‌‌  یعنی بهار  ...

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال ولنتاین - Valentine



:: بازدید از این مطلب : 240
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو

عشق يعني خاطرات بي غبار

 دفتري از شعر و از عطر بهار

 عشق يعني يك تمنا , يك نياز

 زمزمه از عاشقي با سوز و ساز

 عشق يعني چشم خيس مست او

 زير باران دست تو در دست او

 

تقدیم به عشق جاودانه ام

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال ولنتاین - Valentine



:: بازدید از این مطلب : 288
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو
     

v           victor of love

a                 adoring u

l                      love  u

e        every thing 4u

n                   need  u

t            thinking of u

i                     i miss u

n          nothing but u

 آلبوم و آرشیو کارت پستال ها | کارت پستال ولنتاین - Valentine



:: بازدید از این مطلب : 270
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو
♥ سمبلهای ولنتاین شامل موارد زیر میباشد
.
۱- شکل یک قلب ساده و یا تیر خورده: از آنجـایـی کـه قـلب مرکز احساسات عمیق،اصیل و پر شور است. قلب تیر خورده آسیب پذیری عشق را نشان میدهد. هنگامی که شما از سوی معشوق خود طرد میشود. قلب تیر خورده نشانه پیوند و اتحاد زن و مرد نیز می باشد.


۲- کیوپید(CUPID): کـه به شـکل یک کودک برهنه، فربه و بالدار ترسیم میگردد. این کودک شیطان با لبخندی موذیانه تـیـر و کمان نیز با خود حمل میکند. چنانچه یکی از تیرهای این کودک به قلب فردی اصابت کند وی فورا عاشق می شود. کـیوپید در واقع پسر ونوس الهه عشق و زیبایی در افسانه های روم باستان می بـاشد. معنی لغوی آن “آرزو ” است. کوپید برخی اوقات آمور(AMOR) نیز نامیده میگردد. همتای کوپید در افسانه های یونانی اروس (EROS) نام دارد.

3- کبوتر،قمری و مرغ عشق: این پرندگان نماد وفاداری، پاکی و معصومیت هستند.

نمادهای ولنتاین

4- گل رز: گل سرخ شهبانوی گلهاست. نماد جنگ و صلح، عشق و گذشت.

۵- تور: جنـس دستـمال خانم هـا را در گـذشـته تشـکـیـل میـداده است. در زمــانهای دیرین رسم برآن بوده که هرگاه دسـتـمال خـانمـی به زمیــن می افتاد مردی که متوجه آن میشده بلافاصله آن را از زمین برداشته و به زن می داد.

۶- گره های عشق: از یک سری حلقه های در هم تنیده و بافته شـده تشکـیـل یـــافته اند. این حلقه ها آغاز و پایانی ندارند و نماد عشق جاودانی و پایدار است.


7- علامت”X”: این علامت به معنی بوسه در کارت های تبریک و نامه های روز ولنتاین است.


۸- روبان قرمز: این رسم به زمانهای قدیم بازمیگردد که شوالیه ها هنـگـامیکه عـازم جنـگ بودند نوار یا روسری از معشوقه خود دریافت کرده و آن را به یادگار با خود میبردند.




:: بازدید از این مطلب : 264
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو

 حالا که از تو دورم
بذار که حرف دلمو بیارم به زبونم
بذار بگم که اگه من اون سر دنیا باشم
اگه من شاد باشم یا که غمگین باشم
اگه خنده رو لبام موج بزنه
یا که اشک از گونه هام چکه کنه
اگه در خواب باشم یا که بیدار باشم
اگه تو جمع باشم یا که تنها باشم
من فقط لحظه هارو به یاد تو میگذرونم
اگه من شاد باشم دلیل شادیم تویی
اگه غمگین باشم دلیل این غم تویی
اگه خنده رو لبام موج بزنه دریای مواج تویی
اگه اشک از گونه هام چکه کنه ابر بهاری تویی
اگه تو خواب باشم بدون تو رو خواب میبینم
اگه بیدار باشم میخوام کنار تو باشم
اگه تو جمع باشم حرف تورو پیش میکشم
اگه تنها باشم میخوام به یاد تو باشم
اگه تمام زندگیمو من به یاد تو میگذرونم
در عوض از تو فقط یه چیز میخوام
میخوام که حس خوبتو راهی قلب من کنی
میخوام که توی شادیات یه لحظه یاد من کنی



:: بازدید از این مطلب : 283
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو
درد شدیدی دارم
شبیه به مرگ
چشمانم همانند مرداب شده
اشکم درونش بوی تعفن گرفته
مغزم مانند شوره زاری شده
که هیچ چیز درونش نمی جنبد
لبانم مانند چوب شده
چوبی که سالیان سال آفتاب داغ مرداد دیده
رگ هایم همانند رود هایی شده
که سال هاست رویای جاری شدن آب را
در ذهنشان می پرورانند
دست و پایم هم که دیگر به فسیل بدل شده
قلبم یک در میان می تپد
آرام و بی صدا
خونی که ندارم
ولی احساسی را به تمام بدنم می فرستد
احساسی که باعث می شود
عاشق این زندگی باشم
احساس عشق تو
که عظیم ترین نیروی زندگیم است
 
 


:: بازدید از این مطلب : 301
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو
سكوتی عظیم تمام وجودم را فرا گرفته بود
مرا لحظه ای میهمان چشمانت كردی
یك نگاه به چشمانت
راهنمایم شد به ابدیت
ای یگانه عشق من ، تا ابد با من باش
 


 



:: بازدید از این مطلب : 243
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو

در خیلی از کتاب ها و سایت ها جستجو کردم ولی امشب نتوانستم  چیزی پیدا کنم که مرا راضی کند و بتواند احساسات مرا در این کلبه عاشقانه برای تو بازگو کند ...

 

تصمیم گرفتم خودم حرف های دلم را هر چند ساده اما صادقانه برایت بنویسم :

همیشه عشق را آن قدر مقدس می دانستم که فکر میکردم برای دست یافتن به مرز عاشقی خیلی کوچک و ضعیف هستم ... برای داشتن عشق نیروی عظیمی لازم است که آن را به دوش بکشد و من این نیرو و توان را در خودم نمی دیدم .

وقتی تو با آن همه محبت صادقانه عشق رو به من نشان دادی دلم را تسلیم شده در برابر عشق و چشمان زیبایت دیدم و خودم را عاشق تو ...

و حالا می توانم عشق را به خوبی حس کنم و مفهوم عشق را به درستی درک کنم .

این عشق زیبا و مقدس نیرو و توانی به انسان می بخشد که بتوانی آن را در قلب خودت به خوبی حفظ کنی و شجاعتی به انسان می دهد که سختی ها و دوری های راه عشق را سهل و هموار می سازد . این ها همه نشان دهنده ی قدرت الهی است که در انسان پدید آورده است و از عشق خودش که بالاتریت و مقدس ترین عشق است در انسان دمیده است .

خداوندا سپاسگذارم که عشق را که گوشه ای از نگاه توست به من نشان دادی و من عشقم را تنها به نگاه تو می سپارم .

قلب من جایگاه توست عشق من و عشق تو همیشه و همیشه در قلب من جاویدان خواهد ماند . ..

 

در مکتب ما رسم فراموشی نیست

در مسلک ما عشق هم آغوشی نیست

مهر تو اگر به هستی ما افتاد

هر گز به سرش خیال خاموشی نیست


 



:: بازدید از این مطلب : 121
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو

 

!!

 
من كه نمی دانم
شاید تو بدانی
اما فقط شاید !!!
شاید بدانی از كجا شروع شد
شاید بدانی از كجا عاشق شدم
عاشق چشمانت
چشمان براق خیره كننده ات
عاشق دستانت
دستان لطیف امید دهنده ات
عاشق صدایت
صدای زیبای آرام كننده ات
شاید تو بدانی
اما فقط شاید !!!
از چه وقت اینگونه
لحظه های بی تو بودنم
مرگ آور است برای قلبم
و زهرآگین برای روحم
شاید تو بدانی
اما فقط شاید !!!
چرا هیچ كلمه ای توان ندارد
توان از تو گفتن
كلمات را از چه زبانی گرد آورم
كه از تو بگویم
شاید تو بدانی
اما فقط شاید !!!
كه می خواهم برای تو
بهترین بهترین ها را بنویسم
اما هنگام نوشتن
كلمات همانند غزال های تیز پا می گریزند
حركت قلم كند تر از كندترین لاك پشت ها می شود
دست هایم مثل شاخه های یخ زده می شوند
و می شوند تمام چیزهایی كه نبایند بشوند
اما باز هم تلاش می كنم
نشوند آن هایی كه دارند می شوند
تا شود كه برایت بنویسم
شاید تو بدانی
اما فقط شاید !!!
كه از تو نوشتن چقدر دشوار است
 

 


| *| نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم دی 1389 و ساعت 16:40 توسط من و تو | نظر بدهيد
 


:: بازدید از این مطلب : 139
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو
نمی گویم كنارم بنشین
اگر تو می خواهی تنهایم بگذار
نمی گویم به چشمانم نگاه كن
اگر تو می خواهی چشمانت را بر من ببند
نمی گویم با من حرف بزن
اگر تو می خواهی خاموش باش
نمی گویم به من لبخند بزن
اگر تو می خواهی ابروانت را در هم بكش
تنها می گویم كه چه خودت بخواهی ، چه نخواهی
عاشقت هستم و عاشقانه دوستت دارم
 
 


 



:: بازدید از این مطلب : 255
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو

چنانت محتاجم، که بی تو زندگی ام نیست،

 و چنانت مشتاقم، که جز تو، دل دادگی ام.

 چندانت مهربان یافتم، که تنها به تو دل باختم.

ای آن که نامت بلند است و حدیث بودنت، بی چون و چند!

 ای زیبای محض! من سر در تسلیم تو تا بردم و نقش غیر از تو ستردم؛

 هیچ نماند، الآ عشق.

تو را با کدامین واژه باید ستود؟

که ستایش گری خُردینه ام و پرستش گری، کمینه.

 



 



:: بازدید از این مطلب : 228
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو

از شوق تماشای چشم تو سرشار

آیینه به دست آمده ام بر سر بازار

 

هر غنچه به دست من دلتنگ جز این نیست

یادآوری خاطره ی بوسه ی دیدار

 

روزی که شکست آیینه با گریه چه می گفت

دیوار به آیینه و آیینه به دیوار

 

کشتم دل خود را که نبینم دگری را

یک لحظه عزادارم و یک عمر وفادار

 

چون رود که مجبور به پیمودن خویش است

آزاد و گرفتارم - آزاد و گرفتار

 

ای موج پر از شور که بر سنگ سرت خورد

برخیز فدای سرت ، انگار نه انگار

 

تا لحظه ی بوسیدن او فاصله ای نیست

ای مرگ ، به قدر نفسی دست نگه دار

 

 

عشق مقدس رو با جدایی خراب نکنید


 



:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو

رویای با تو بودن را نمی توان نوشت نمی توان گفت و حتی نمیتوان سرود
با تو بودن قصه شیرینی است به وسعت تلخی تنهایی
و داشتن تو فانوسی به روشنایی هر چه تاریکی در نداشتند
و...و من همچون غربت زدای در اغوش بی کران دریای بی کسی
به انتظار ساحل نگاهت می نشینم و می مانم تا ابد
وتا وقتی که شبنم زلال احساست زنگار غم را از وجودم بشوید
کاش قلب وسعت می گرفت شمع با پروانه الفت می گرفت
کاش توی جاده های زندگی خنده هم از گریه سبقت می گرفت.

 

تقدیم به عشقم


 



:: بازدید از این مطلب : 192
|
امتیاز مطلب : 31
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو

در نهفته ترین باغ ها ، دستم میوه چید.

 

و اینک شاخه ی نزدیک ! از سر انگشتم پروا مکن .

بی تابی انگشتانم شور ربایش نیست ، عطش آشنایی است

درخشش میوه ! درخشان تر .

وسوسه ی چیدن در فراموشی دستم پوسید .

دورترین آب

ریزش خود را به راهم فشاند .

پنهان ترین سنگ

سایه اش را یه پایم ریخت .

و من ، شاخه ی نزدیک !

از آب گذشتم ، از سایه به در رفتم ،

رفتم ، غرورم را به ستیغ عقاب - آشیان شکستم

و اینک ، در خمیدگی فروتنی ، به پای تو مانده ام .

خم شو ، شاخه ی نزدیک

 

سهراب سپهری


 



:: بازدید از این مطلب : 237
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : من و تو

با نام خدا کارم رو آغاز کردم ...

 

امروز اولین روز زندگی وبلاگ آلمای ماست .

آلما کلمه ای برای یاد آوری قشنگ ترین روز زندگی من هست .

این وبلاگ برای مدتی به تنهایی و توسط من اداره می شود تا زمانی که پرده از راز وجود آلمای ما برداشته بشود و این کلبه عاشقانه را در روز 15 اسفند ماه تقدیم به عشق ابدی و بی پایان خودم کنم.بعد از اون روز ما دو نفری این وبلاگ رو اداره می کنیم و امیدواریم بتونیم قشنگترین کلبه ی عاشقانه دنیا رو با کمک هم بسازیم .

از شما دوستان عزیز هم می خواهم که با کلام زیباتون در این راه کمکمون کنید .

 این کلبه می تواند قشنگترین کلبه ی همه ی ما باشد .

باز هم از شما سپاسگذارم که لحظاتی هر چند کوتاه رو برای سپری کردن در کلبه ما انتخاب کردید .

 


 



:: بازدید از این مطلب : 286
|
امتیاز مطلب : 26
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 اسفند 1389 | نظرات ()